کد مطلب:313364 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:189

نام گذاری زینب کبری
علی و فاطمه علیهماالسلام هیچ گاه در نامگذاری فرزندان خود از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیشی



[ صفحه 87]



نمی گرفتند. نام بزرگوار «زینب» را نیز رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر این بانوی بزرگ گذاشت. آری، در نامگذاری، فاطمه ی زهرا علیهاالسلام از علی بن ابی طالب علیه السلام سبقت نمی گیرد و علی علیه السلام هم از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جلو نمی افتد. رسول خدا نیز چشم به آسمان و گفته ی حق دارد. اسم مبارك زینب علیهاالسلام را جبرئیل امین از طرف خدای بزرگ آورد. از دو دختر حضرت علیهاالسلام، یكی را زینب كبری و دیگری را زینب صغری نامیده اند، نیز او را به ام الحسن مكنی فرمود (در بعضی روایات دارد كه او را كلثوم هم گفته اند).

و حضرت را ملقب به عقیله كرده اند: عقیلة بنی هاشم و عقیلة الطالبیین. عقیله، آن زن كریمه را گویند كه در بین فامیل بسیار عزیز و در خاندان خود ارجمند باشد. زینب علیهاالسلام با القاب موثقه، عارفه، عالمه ی غیر معلمه، فاضله، كامله، عابده ی آل علی و غیره معروف است، و محدثه هم گفته شده است، چنانكه وی را بطله ی كربلا یعنی قهرمان كربلا نیز نامیده اند.

امام سجاد علیه السلام درباره اش فرموده است: «أنت بحمد الله عالمة غیر معلمة و فهیمة غیر مفهمة».

نگارنده گوید: در ایام بمباران قم توسط صدام جنایتكار، چندی به مسجد مقدس جمكران قم (كه به نام ولی الله اعظم، حضرت حجة بن الحسن العسكری، امام زمان، عجل الله تعالی فرجه الشریف بنا شده است) پناهنده شده بودم. روزی از آن مكان شریف برای زیارت حرم حضرت فاطمه ی معصومه علیهاالسلام كریمه ی اهل بیت علیهم السلام به قم آمده و سپس به محضر مبارك آیت الله العظمی سید شهاب الدین نجفی مرعشی «قدس سره» رسیدم. از هر دری سخن به میان آمد تا اینكه حضرت آیت الله مرعشی فرمودند: وقتی كه حضرت فاطمه ی زهرا علیهاالسلام قنداقه ی حضرت زینب علیهاالسلام را به محضر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم برد؛ این نوزاد عزیز فاطمه علیهاالسلام چشم مبارك را برای هیچ كدام از اهل بیت علیهم السلام باز نكرد. و تنها وقتی قنداقه در بغل امام عظیم حسین بن علی علیه السلام قرار گرفت چشم مبارك را گشود!

و افزودند: در مجلس یزید - علیه اللعنة و العذاب - نیز سر مبارك آقا از فراز نیزه به تمام اسرا نگاه كرد، ولی وقتی كه مقابل حضرت زینب كبری علیهاالسلام رسید، چشمها را روی هم گذاشت و از گوشه های چشم مباركش اشك جاری شد. گویی می خواست فرموده



[ صفحه 88]



باشد كه: خواهر عزیز، از اینكه این همه محبت به یتیمانم كرده اید، ممنون شما هستم؛ و بیش از این مرا خجل مكن.